آموزش حسابداری

نقش حسابداری مدیریت در کسب و کار

حسابداری مدیریت پیشرفته (تعاریف)

حسابداری مدیریت یا حسابداری مدیریتی بر استفاده از اطلاعات حسابداری برای مدیران در سازمان ها، جهت مهیا کردن آنها برای تصمیم سازی کسب و کار آگاهانه تاکید دارد که به آنها اجازه می دهد تا کارکردهای کنترل و مدیریت شان را بهتر تجهیز نمایند. در مقابل اطلاعات حسابداری مالی، اطلاعات حسابداری مدیریتی این خصوصیت را دارند:
  • در درجه اول نگاه رو به آینده دارند، به جای تاریخی (نگاه گذشته)
  • برای پشتیبانی از تصمیم گیری به طور کلی مبتنی بر مدل با درجه ایی از انتزاع هستند ، به جای مبتنی بودن بر مورد
  • برای استفاده در سازمان طراحی شده و در نظر گرفته شده اند، به جای اینکه برای استفاده ذینفعان، بستانکاران، قانونگذار در نظر گرفته شود.
  • معمولا محرمانه بوده و توسط مدیران استفاده می شود تا گزارشگر عمومی
  • با ارجاع به احتیاجات مدیران محاسبه می شود و اغلب در سامانه های اطلاعات مدیریت استفاده می شود، نه با ارجاع به استانداردهای عمومی حسابداری مالی
با توسعه فن آوری در منابع و ایجاد تغییر و تحول در سیستم های تولید بنگاه های اقتصادی چنان با پیچیدگی و تغییرات شدید روبرو شده اند که مدیریت به تنهایی نمی تواند نسبت به محیط خود در بنگاه اقتصادی شناخت کافی داشته باشد. به این دلیل و دلایل دیگر، مدیران نمی توانند با اتکا به تجربیات شخصی و حتی اطلاعات منعکس شده در صورت های مالی وظایف خود را به نحو احسن انجام دهند، بنابراین سیستمی که مدیریت را در شناسایی مشکل، تعریف راه حل های ممکن برای حل مشکل مزبور ، ارزیابی این راه حل ها، انتخاب یک راه حل بهینه، اجرای راه کارها، کنترل و ارزیابی آن کمک کند، ضروری است.
مروری بر سیر تاریخی نوآوریهای حسابداری مدیریت:
جامعه بین المللی حسابداران در سال ۱۹۹۸ میلادی، حسابداری مدیریت را قبل از ۱۹۵۰ به عنوان یک فعالیت فنی معرفی کردند که برای دنبال نمودن اهداف سازمانی الزامی است و غالبا” به سمت تعیین تبهای تولید گرایش داشتند. فناوری تولید با تولید از طریق یک سری فرآیندهای ناهمگون ، تقریبا ساده می باشد.بهای نیروی کار مستقیم ، یک مبنای طبیعی را برای تعیین سربار بر محصولات فردی را ارائه می نماید. بهای تولید با کنترل بودجه و مسائل مالی فرآیندهای تولید تکمیل می شود (کدال ۲۰۱۵). به اعتقادی چاندلی (۱۹۷۷)، سیستمهای حسابداری مدیریت برای اولین بار در ایالات متحده آمریکا و در قرن ۱۹ مطرح شد. در این سیستم روشهای حسابداری مدیریت در یک طیف ساده تا پیچیده به کار برده می شد. کاپلان (۱۹۸۷): حسابداری بهای تمام شده طی قرن نوزدهم صرفا به عنوان ابزاری ساده برای ارزیابی فرآیندهای تبدیلی (عملیات داخلی) نبوده است، بلکه به عنوان ابزاری عملکرد مدیران سطوح پایین به کاربرده می شد.به علاوه سیستم های حسابداری داخلی برای ارزیابی هزینه ها، توان عملیاتی و سرمایه، طی قرن ۱۹ مطرح شد. تکنیک های فاقد رویکرد بهای یابی برای تجزیه و تحلیل بهره وری و ارتباط سود به محصول طی اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ ارائه گردید. در قرن بیستم،این تکنیک ها تاثیر بسیار چشمگیری بر روشهای حسابداری گذاشتند. برخی از این تکنیک ها مبنایی برای توسعه استانداردها جهت کنترل کارآیی و هزینه های مواد و دستمزد ارائه نمودند. به کارگیری اطلاعات مالی و غیر مالی در حسابداری مدیریت نیز چیز جدیدی نیست و این امر توجه قابل ملاحظه ایی را در ۲ دهه گذشته به خود جلب کرده است. جانسون ۱۹۹۲ معتقد است که مالکان واحدها و مدیران از اطلاعات غیرمالی برای کنترل عملیات سازمانی استفاده می کردند. ایده توجه به کارکنان و مشتریان سازمانها به عنوان منبع بلندمدت سود قبل از دهه ۱۹۵۰ بر می گردد. البته تقاضا برای اطلاعات حسابداری مدیریت برای اهداف برنامه ریزی و کنترل تصمیم گیری ها، پدیده جدید می باشد.
انواع هزینه یابی مبتنی بر حسابداری مدیریت عبارتند از :
الف – هزینه یابی هدف
ب – هزینه یابی بر مبنای فعالیت
ج – هزینه یابی کیفیت
تعریف هزینه یابی هدف : فرآیندی قابل استفاده در یک بازار رقابتی برای حداقل کردن بهای تمام شده و دستیابی به سود مورد نظر در بنگاه اقتصادی است.
در مقایسه با سیستم هزینه یابی سنتی با هزینه یابی هدف به نتایج ذیل دست پیدا می کنیم.
مراحل سیستم هزینه یابی سنتی به شرح زیر است:
  • شناسایی نیازهای بازار
  • طراحی محصول
  • برآورد هزینه های محصول
  • انجام تجزیه و تحلیل ساخت و خرید
  • برآورد هزینه های تامین کنندگان مواد اولیه
  • ارزیابی هزینه ها
  • تولید محصول یا کالا
  • کاهش دروه هزینه ها
مراحل سیستم هزینه یابی هدف به شرح ذیل است:
  • شناسایی نیاز و خواسته های بازار
  • تعیین سود هدف
  • ایجاد توازن میان خواسته ها و نیازهای بازار و هزینه های هدف
  • بررسی گزینه های طراحی محصول و فرآیند
الف – برآورد هزینه
ب- تجزیه و تحلیل ساخت
ج – هزینه یابی هدف تامین کننده
د – مهندسی ارزش
  • تولید کالا پس از انتخاب طرح و فرآیند مناسب در مرحله چهارم
  • کاهش دوره هزینه ها
نقش مدیر مالی بنگاه اقتصادی در اجرای هزینه یابی هدف:
مشارکت مدیران مالی بنگاه اقتصادی در اجرای هزینه یابی هدف امری حیاتی و ضروری است. مدیر مالی باید به همراه دیگر بخش های سازمان نقش فعالی در اجرای هزینه یابی هدف ایفا کند. هزینه یابی هدف مانند هر برنامه دیگری که برای تغییر و بهبود در فرآیندهای سازمانی اجرا می شود نیازمند حمایت و پشتیبانی کامل مدیریت و تشریک مساعی همه بخش های سازمانی است.
تعریف هزینه یابی بر مبنای فعالیت:
سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت تولیدی، فعالیت عمده فرآیند تولید را شناسایی می کند و سپس در یکی از ۴ طبقه فعالیت های سطح واحد محصول ، شناسایی می کند و سپس در یکی از ۴ طبقه فعالیت های سطح واحد محصول، سطح دسته محصول، سطح محصول و سطح کارخانه طبقه بندی می کند. هزینه های سه طبقه از فعالیت ها با استفاده از محرک های فعالیت که تابع گرایش و تغییر پذیری هزینه های مورد تخصیص است به محصولات تخصیص داده می شود، اما هزینه های فعالیت سطح کارخانه به عنوان هزینه دوره  تلقی شده یا بر مبنایی اختیاری به محصولات تسهیم می شود.
تعریف هزینه یابی کیفیت:
مهمترین هدف هر سیستم هزینه یابی کیفیت فراهم کردن زمینه ی بهبود کیفیت مداوم است که منجر به کاهش هزینه های عملیاتی می شود. استراتژی استفاده از تکنیک هزینه یابی کیفیت بسیار ساده است و اصول حاکم بر آن عبارتند از :
  • توجه ویژه به هزینه های نقص کالا و خدمات و تلاش برای به حداقل رساندن آنها و در نهایت حذف کامل هزینه های مزبور.
  • سرمایه گذاری درست در فعالیت های پیشگیرانه که منجر به پیشرفت می شود.
  • کاهش هزینه های بازرسی بر مبنای نتایج حاصل از از جرای هزینه یابی کیفیت.
  • ارزیابی مستمر وانجام اقدام های غیرمستقیم پیشگیری بر مبنای پیش فرض های زیر:
الف – برای هر نقص، حتما علتی وجود دارد.
ب- علت های مزبور قابل پیشگیری هستند.
ج – پیشگیری همیشه ارزان تر است.
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا